تحلیل

راز درجا زدن شاخص بورس

تقریبا ده روز است که شاخص‌کل همینجاست. هر روز نوسان محدودی دارد، عمدتا حرکت شاخص در نیمه ابتدایی، با روند معکوس در نیمه پایانی جبران می‌شود و در نتیجه شاخص کل به نوسان چند صد واحدی (چه مثبت و چه منفی) بسنده می‌کند.

زمانی که اوج معاملات بود، شاخص‌کل گاهی تا 80 هزار واحد هم رشد می‌کرد و ارزش معاملات خرد به بیش از 30 هزار میلیارد تومان می‌رسید. اما بی رمقی بازار سرمایه (مشابه با رکود در بازارهای موازی) هم به خاطر شرایط فرسایشی این روزهاست و هم به خاطر بلاتکلیفی.

گاهی اوقات در تحلیل‌ها به این مسئله اشاره می‌شود که بازار در فاز استراحت است اما نباید روند خنثی این روزهای بورس را به نام استراحت یا کف سازی تعبیر کرد. بورس همانند بوکسوری است که در راند آخر بدون انرژی و توان لازم، فقط سعی دارد ضربه بیشتری نخورد.

در این شرایط حتی اگر بحث توافق و آزادسازی 7 میلیارد دلار بلوکه شده در کره‌جنوبی هم نهایی شود، باز هم بعید است بازار حرکت پرتوانی را آغاز کند.

بورس این روزها درگیر “چرا”های متعددی است و اگر نتواند به اکثریت آن‌ها پاسخ روشنی بدهد، روال فعلی ادامه می‌یابد؛ چه آن که اکنون نمادهای متعددی شرایط بنیادی مطلوبی دارند اما دست و دل سهامداران به خرید آنها نمی‌رود. گواه این مدعا نیز مشارکت بسیار اندک در عرضه اولیه فزر و صف فروش آن چند روز پس از عرضه اولیه است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *