هدف مالیدرمانی کمک به افراد برای ترمیم مشکلات مالی و ایجاد احساس امنیت مالی است. درمانگران مالی از شیوهها و مداخلات مبتنی بر شواهد برای بهبود نحوه تفکر، احساس و عمل مردم در مورد امور مالی خود استفاده میکنند. بسیاری از سوءتفاهمهایی که مردم در مورد پول دارند از این باور ناشی میشود که مسائل پولی، عقلانی و قراردادی هستند: کار در ازای چک دستمزد یا سایر دستمزدها و پول در ازای کالا و خدمات. در نتیجه تغییر نگرش پول اولین گام است، اینکه بدانیم نگهداری پول کار صحیحی است یا پول قدرت میآورد یا نه در زمره این موارد است.
درمانگران مالی به مراجعان خود در جنبههای عاطفی و روانی مدیریت پول آموزش میدهند و به آنها کمک میکنند تا منابع رفتارهای مشکلساز مربوط به امور مالی را شناسایی کنند، مانند خرجکردن بیدلیل، احتکار، کار زیاد، قمار و پنهانکردن اطلاعات مالی از شریک زندگی. در بسیاری از موارد، حل و فصل احساسات منفی و واکنشهای مردم نسبت به پول نیازمند کمک یک متخصص آموزش دیده در زمینه مشاوره سلامت روان و برنامهریزی مالی است.
درمانگران مالی، مشاوره و برنامهریزی مالی را ترکیب میکنند
یکی از دلایلی که بسیاری از مردم برای غلبه بر رویههای مالی ناسالم تلاش میکنند این است که برنامهریزان مالی بیشتر زمانها قادر به تشخیص یا درمان زیربنای عاطفی و روانی مدیریت بد پول نیستند و مشاوران سلامت روان تمایل دارند از عمیقتر شدن وضعیت آشفته مالی مشتریان خود اجتناب کنند. با ترکیب این دو رشته، درمانگران مالی میتوانند به دلایل مشکلات مالی افراد پی ببرند و در عین حال به آنها در طراحی و اجرای یک برنامه مالی صحیح کمک کنند.
درمانگران مالی به طور کل در یکی از این دو حوزه فعالیت میکنند:
- مشاوران بهداشت روانی آموزش دیدهای هستند که مهارتهای شایستگی مالی را به دست آوردهاند.
- برنامهریزان مالی آموزش دیدهای هستند که مهارتهای مشاوره را یاد گرفتهاند.
در هر دو مورد، هدف کمک به افراد برای برقراری ارتباط با شرکای خود و دیگران در مورد وضعیت مالی خود و جایگزینی احساسات منفی در مورد پول با احساسات مثبت است. تکنیکهایی که توسط درمانگران مالی استفاده میشود برای کمک به مشتریان خود در ارزیابی عادتهای خرج کردن و پساندازشان برای شناسایی نگرشهای ناسالم یا مشکلساز طراحی شدهاند.
اغلب عادات پولی ضعیف افراد از دوران کودکی سرچشمه میگیرد. برای مثال، ممکن است فردی تمایل والدین خود را برای تسکین استرس یا اضطراب با خرید تکرار کند که میتواند منجر به خرج کردن اجباری یا بیدلیل شود. برعکس، کسی که پول درآوردن و پسانداز کردن را در ازای نادیده گرفتن روابط یا آسیب رساندن به کیفیت زندگی خود را دنبال میکند، ممکن است در دوران کودکی دچار مشکلات مالی یا محرومیت شده باشد که بر عملکردهای مالی او در بزرگسالی تأثیر منفی میگذارد.
تمرکز بر جنبه های روانی و عاطفی پول
درمانگران مالی از برنامهریزان مالی در تمرکزشان بر احساسات و فرآیندهای فکری پیرامون پول در مقابل تاکید برنامهریز بر وضعیت مالی فعلی و آینده مشتریانشان متمایز میشوند. مثال معلم مدرسه راهنمایی از میشیگان را در نظر بگیرید که زندگی او پس از به ارث بردن میلیون ها دلار از والدینش بهم ریخته است. ترس او از این که ارث را برای فرزندان و نوههایش هدر دهد، باعث شد که او دچار بیماری جسمی شده و بستری شود.
پس از کار با یک درمانگر مالی، این معلم متوجه شد که عدم آگاهی پدرش در مورد مهارتهای مدیریت پول باعث شده است که پول را به عنوان تلهای ببیند که نمیتواند از آن رهایی یابد. درمان مالی به او کمک کرد تا دلایل تفکر و رفتار منفی خود را در رابطه با پول شناسایی کند.
احساسات محرک اصلی تصمیمات مالی ما هستند. ما از پاسخهای احساسی شدید خود یاد میگیریم و مدلهای پیشبینیکنندهای از نحوه عملکرد جهان میسازیم. تحقیقات اخیر نشان میدهد که یادگیری عاطفی انعطافپذیر است، اجازه میدهد تا خاطرات فعال عاطفی تغییر یابند یا تجمیع شوند. این بدان معناست که اتخاذ رفتارهای مالی جدید ممکن است واکنشهای احساسی ما را در رابطه با پول مجدد تنظیم کند تا آنها را با اهداف مالی ما هماهنگ کند.